زمین

زمین را دوست بداریم

زمین

زمین را دوست بداریم

زمین

مهر زمین نشانه‌ای آشکار از مهربانی خداوندگار یکتاست، بیایید با زمین دوست باشیم.
نویسنده وبلاگ: امرالله محمودی

۳۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امرالله محمودی» ثبت شده است

به نام ایزد یکتا


تصویر اول


مخاطب عام 


پس ازچند سال فعالیت تجربی درزمینه ی کارهای هنری در سال 1371 با موفقیت درآزمون استخدامی صدا و سیما ؛ شغل حرفه ای ام در رسانه ی ملی کلید خورد.

به سبب نوع نگاه واندیشه ام ازهمان روزهای آغازین فعالیت حرفه ای نسبت به بسیاری از مسائل و موضوعات ، حساسیت های خاصی نشان می دادم که دربیشتر اوقات با مخالفت و تُرش رویی همکاران به ویژه مسئولین و مدیران بالا دست قرار می گرفتم . در بعضی از مسائل آنچنان موضع و جبهه ی سخت        می گرفتم که حتی مورد شماتت واقع می شدم اما هیچ گاه تمایلی برای عقب نشینی از مواضع خود نداشتم . شاید این سماجت به این دلیل بود که یک احساس درونی و برخاسته از دل به من ندایی می داد که حق به جانب بنده است . البته ناگفته پیداست که اثبات حق درجمعی که بطورتمام قــد مخالف دیدگاه شما باشند کاری طاقت فرسا و نشدنی است و چنانچه تمایلی برای به کرسی نشاندن حرف خود داشته باشید باید تاوان اتفاقات پیش بینی نشده را نیزبپردازید . 


تصویر دوم


یکی ازمسائلی که همواره از دغدغه ها ی سال های فعالیت من بوده وخواهد بود نوع نگاه رسانه ها به مخاطب عام می باشد . زمان پدیدار شدن این واژه و این نوع نگاه نامعلوم نیست اما تعریفی که ازاین عبارت در ذهن عموم نقش می بندد این است که مخاطب عام دسته ای از مخاطبین رسانه ای می باشند که به دلیل کم سوادی و یا بیسوادی ؛ ضعف در امور اقتصادی ، دور بودن از پایتخت و زندگی در مناطق محروم و حتی کهولت سن ، فهم و گیرایی کمتری نسبت به سایرافراد جامعه دارند یا به عبارت بهتردر جایگاه پایین تری از مخاطبین خاص قرار دارند . این پنداشت آنگاه آزاردهنده و زجر آور می شود که عموم دست اندرکاران رسانه مجبورهستند فرم هایی را تکمیل کنند و در فرم ذکرنمایند که برنامه ی تولیدی آنان مخاطب عام را نشانه گرفته و برای این قشرازجامعه تولیداتی خواهند داشت . 


تصویر سوم


 من سال های سال به بضاعت فکری خود هرچه قدر کوشش نمودم  که بدانم بین یک مهندس شیک پوش شاغل در یک اداره و یک پیرمرد روستایی کشاورز با دستانی پینه بسته که شناخت بسیارهوشمندانه وهوشیارانه دراشعار فردوسی ، رودکی و تاریخ کهن ومعاصرایران دارد کدامیک عام اند و کدامیک در زمره افراد خاص قرار می گیرند باید اعتراف نمایم که هنوز به نتیجه ای نرسیده ام . برای من تشخیص بین ارجعیت شخصی که با مدرک دیپلم ناقص در یک پمپ بنزین مشغول می باشد وهمچنین قاری برجسته و حافظ قرآن است و فردی که با بَخت و اقبال و یاری دوستان و آشنایان پُست وسمت مدیریتی برای خود دست و پا کرده است ؛ بسیاردشواراست . هرگزسزاوار نیست و نخواهد بود فردی با مدرک ششم ابتدایی قدیم را جزومخاطبین به اصطلاح عام قراردهیم درحالیکه اشعاراعجازگونه ی ایشان هوش ازسَرجمع فرهیختگان علم وادب می برد واساتید دانشگاه را به حیرت و شگفتی وا می دارد ...  شاید شما نیز در پیرامون خود    ده ها و یا صدها مورد سراغ داشته باشید و از خود بپرسید براستی مخاطب عام کیست ؟


تصویر چهارم


سالهای گذشته طرح مقدماتی مجموعه تلویزیونی شاد و سرگرم کننده میهمانی را به شورای طرح و برنامه صدا و سیما ارائه  نمودم . در طرح بنده بخش های متفاوتی ازجمله ساخت انیمیشن وجود داشت . درجلسه ی مربوطه مورد عتاب قرار گرفتم که ای آقا !!! برنامه ی ترکیبی تلویزیونی که برای مخاطبین عام طراحی شده چه نیازی به انیمیشن و صرف وقت و هزینه دارد . بازهم سماجت به سراغ بنده آمد وبرای تمام قسمت های مجموعه برنامه چهل و پنج قسمتی که هرقسمت نیز چهل وپنج دقیقه بود به فراخورموضوع برنامه و شخصیت و شغل میهمانان انیمیشن طراحی و تهیّه نمودم . کارساخت انیمیشن ، سخت و نفس گیر بود و گروه تولید انیمیشن را در فرصت اندک کاملاً فرسوده وخسته نمود اما پس از ارزیابی کارشناسی و نظرسنجی مردمی ، مجموعه برنامه ی میهمانی به چشم و چراغ برنامه شبکه جهان بین بدل شد و باورهمیشگی من چندین مرتبه تقویت شد که در عرصه ی کارهای رسانه ای عبارت های ساختگی مانند مخاطب عام وجود خارجی ندارند و مخاطب هرکه و هرکجا باشد فراتر از ماست و شایستگی بالا و والا دارد .


تصویر ششم

 


امرالله محمودی
۱۵ اسفند ۹۶ ، ۲۲:۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به نام پدید آورنده گیتی


تصویر سوم


زبان مادری

کمتر کسی می تواند ادعا کند که در طول زندگیش چیزی را گم نکرده باشد و برای آن گمشده ، روزها و حتی سالها غصه نخورده باشد . اجازه دهید به روزگار خوش کودکی بازگردیم . نسرین عروسک خرسی خود را گم کرده است . مهین برای ازدست دادن مداد شمعی های رنگارنگش گریان است . کبرا همه جا را برای یافتن کتاب فارسی جستجو می کند . امید نیزازیافتن توپ فوتبال کاملاً نا امید شده است . نادربرای گم شدن دوچرخه اش همه ی بچه های همسایه و مدرسه را بسان دزد می نگرد ! آه ؛ چقدراین لحظات انتظار برای یافتن گمشده ها طولانی و زجرآورمی باشند  به ویژه اگر گمشده ها ارزشی فراتراز اشیاء مادی داشته باشند . 


تصویر پنجم


به یاد دارم چند سال پیش به همراه یک هیئت بلند پایه ایران برای تهیه گزارش مستند خبری،به شهر سمرقند - ازبکستان رفته بودم . ازجانب میزبان برنامه ای برای بازدید از یادمانهای تاریخی شهر سمرقند ترتیب داده شده بود . میهمانان سوار یک اتوبوس شیک گردشگری شدند و اتوبوس به سمت مکان های تاریخی حرکت کرد . شخصی که راهنمای گردشگری بود به زبان انگلیسی پیشینه ی سمرقند را برای هیئت ایرانی شرح می داد اما در گفتارش که در مورد تاریخ سمرقند بود نامی ازسرزمین ایران یافت نمی شد ! پس ازحدود یک ساعت گردش در شهر، اتوبوس جلوی یک مسجد ایستاد و هیئت ایرانی برای ادای فریضه نماز وارد مسجد شدند . 


تصویر چهارم


راهنمای تورگردشگری یک نخ سیگارروشن کرد و در گوشه ی حیاط مسجد در سایه ی خنک یک درخت کاج مشغول دود کردن سیگارشد . من ازشمایل چهره ی راهنما مطمئن بودم که او تاجیک است و زبان پارسی را می داند . بنابراین به سراغ او رفتم و به او سلام کردم  . راهنما با بی تفاوتی در پاسخ گفت :  Hello  .  به او گفتم که چرا با این که تاجیک است با ما به زبان انگلیسی صحبت می کند . او با چهره ای آشفته ، تاجیک بودن خود را انکار کرد وسعی کرد به سبب ایجاد مزاحمت ازمن فاصله بگیرد . اما من اصرار داشتم که بفهمم که او چرا با ما به زبان پارسی صحبت نمی کند . با راهنما کمی شوخی کردم و بالاخره دل او را بدست آوردم . سرانجام آن مرد خوش سیما در حالی که چهار چشمی مواظب بود کسی ما را نبیند خیلی آرام و درِگوشی گفت : اگر مدیر شرکت توریستی بفهمد که به زبان پارسی که زبان مادریم است با میهمانان و گردشگران صحبت می کنم مرا با کسرحقوق توبیخ می کند و سپس از شرکت اخراج می شوم . راهنما این باردرحالت غمگین سیگار دوم خود را روشن کرد و از وضعیت اسف بار تاجیکان درازبکستان گفت که فرزندان تاجیک نمی توانند مدرسه پارسی زبان داشته باشند و تکلم به زبان مادری اصلاً خوشایند ازبک ها نمی باشد . 


تصویر اول


دیدارازجاذبه های گردشگری شهرسمرقند ادامه یافت و راهنما در حالیکه بازهم به زبان انگلیسی توضیحاتی در مورد این شهرباشکوه به میهمانان ارائه  می داد  نیم نگاهی به بنده داشت . تاسف و تاثر در چهره او کاملاً نمایان بود . من تردید دارم که همه اعضای هیئت متوجه توضیحات راهنما می شدند چون او گاهی اوقات سعی داشت با به کار بردن واژه های انگیزشی و هیجانی به ویژه در خصوص شخصیت تیمور میهمانان را به هیجان بیاورد . اما در چهره میهمانان هیجانی دیده نمی شد . 


تصویر ششم


سرانجام بازدید از آن شهر افسانه ای که به مروارید جهان شهرت دارد ، پایان یافت . من درانظارعموم به راهنما Good Bye گفتم . او نیز به زبان انگلیسی خداحافظی کرد و برای ما آرزوی موفقیت نمود اما در چهره اش غم فراق کاملاً هویدا بود . من هم ازتماشای چهره او غمگین شدم و احساس کردم آن مرد چه چیز گران بها و ارزشمندی را گم کرده است . غم و انده اوبه واسطه گم شدن زبان مادریش بود . 


تصویر هشتم


زمانی که درشهردوشنبه تاجیکستان به دیداراستاد فرزانه و دانشمند تاجیک،محمد جان شکوری رفتم در حالیکه این استاد بی نظیر در منزل فقیرانه و موقر خود برای پذیرایی در فنجان چای سبز می ریخت به من گفت آقای محمودی من همیشه احساس می کنم نیمی از پیکره خود را ندارم . اشاره استاد به از دست رفتن سمرقند و بخارا بود . آن مرحوم همواره سوگوار گمشده های هویتی پارسی زبانان بود و سرانجام با همین سوگ جان به جان آفرین تسلیم نمود . استاد گم شدن زبان مادری را غم بارترین و فاجعه آمیزترین بحران برای هرقوم و ملت می دانست . روح استاد پارسی زبانان وپارسی گویان قرین رحمت الهی باد ... . 

تصویر هفتم
امرالله محمودی
۱۱ اسفند ۹۶ ، ۰۲:۰۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
به نام خدا

تصویر اول

شازده کوچولو - تولدی دوباره

درسپتامبر سال 1943 اثرنوشتاری خلبان و نویسنده معروف فرانسوی با عنوان شازده کوچولو درنیویورک ایالات متحده آمریکا منتشر شد و بنده این اثر ارزشمند را در سال 2017 پس از گذشت هفتاد وچهار سال ، در سن چهل وهفت سالگی دراستان چهارمحال و بختیاری خواندم . اگرچه مطالعه ی کتاب شازده کوچولو برای من بسیار دیرهنگام بود اما تاثیرشگرفی برکودک درونم گذاشت آنچنان که مرا برآن داشت با اندک استعداد و توانمندی که زمینه نویسندگی دارم به یاری شازده کوچولو بشتابم . 

تصویر سوم

عظمت وشهرت شاهکار آنتوان هرگزموجب نشد که به نقاط ضعف بطنی و متنی این اثر پی نبرم . هلاک شدن شاهزاده کوچک با نیش مار، برایم بسیاردردناک وغم بار بود . بدین سبب برآن شدم تا با خلق اثری به نام شازده کوچولو - تولدی دوباره این موجود مهربان ؛ دوست داشتنی و بی نظیر را به  سیاره ی خود بازگردانم . دنیایی که متعلق به اوست و برای او جاودانه خواهد ماند . 

تصویر چهارم

پیشاپیش ازروح آنتوان پوزش می طلبم و به او می گویم آنتوان عزیز حیف است شازده کوچولو در زمین و درجایی کاملاً غریب بمیرد . اجازه بده او به سرزمین کوچک خویش بازگردد . آنتوان ، من هم به زودی به سرای جاودان می آیم و بیشتردر مورد شازده کوچولو حرف می زنیم . البته این را نیز بگویم من فرانسوی نمی دانم پس تو تا آن لحظه موعود بیکار نباش وزبان شیرین فارسی را یاد بگیر ... .  به امید دیدار

تصویر دوم


ارادتمند شما و آنتوان عزیز
امرالله  محمودی


امرالله محمودی
۰۵ اسفند ۹۶ ، ۱۵:۰۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به نام خدا 


مستند بهار


ایرانیان هوشمند برای گریز از مسائل یکنواخت و کسالت آورزندگی همواره از طبیعت الهام گرفته اند و به زندگی خود آهنگی جان بخش بخشیده اند . 


مستند بهار


آنچنان که جشن فرخنده و باستانی نوروزاز برجسته ترین تغییر آهنگ ها درطول حیات این مردمان به شمارمی آید . فصول چهارگانه ی سال ، رنگ در رنگ تغییر می کنند اما گل های حسرت که در پایان فصل زمستان از دل زمین جوانه می زنند و بشارت بهاری خجسته می دهند آوایی دیگر دارند .


مستند بهار


 این گل های سپید و لطیف، پیامی ژرف و روشن از یک تغییربنیادین می دهند . آنها با رُخ نمایی در فصل سرد نوید بهاردارند . بهار می آید و با خود زندگی را جاری می کند.رویش گل های حسرت همیشه برایم تماشایی بوده است و بدین سبب در سرآغازمستند بهار چند گل زیبای حسرت زینت دهنده ی تصاویراین مستند می باشند . 


مستند بهار


گل های حسرت بشارت دهنده ی بهار می باشند اما به دلیل عمر کوتاه ؛ هیچ گاه بهار نازنین را به قدر کافی نمی بینند و همیشه در حسرت می مانند .


مستند بهار


 انگار حکایت دیرینه ی فراق عاشق و معشوق برای آنها جاودانه است ! در مستند بهار کوشیدم مردمانی را که همچون شکوه بهار ، چهره ی بهاری به خود می گیرند و شادمانه به زندگی خود ضرباهنگ و جانی دوباره می بخشند را از منظر دوربین تصویرگری نمایم .


مستند بهار

امرالله محمودی
۰۵ دی ۹۶ ، ۰۰:۲۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
به نام خدا

سفر به بدخشان

 زمانی را به یاد می آورم که از شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان ، مسیر نوزده ساعته را با اتومبیل خلاف جهت حرکت رودِ پنج می پیمودم . درطول مسیرهمه چیز برایم جالب و رویایی بود . مردان و زنان افغان را در آن سوی رود در بین کوه های سَر سخت نظاره می کردم که سختی زندگیشان هنوز هم پس از گذشت سال ها بر شانه هایم سنگینی می کند . 

سفر به بدخشان

زنان و مردانی که گویی در جبر زمان و مکان گمشده بودند . چون پیشه ی حرفه ای ام فیلم سازی با رویکرد مستند های طبیعت است ، جغرافیای بدخشان کوهی تاجیکستان را سرشار از جاذبه ها و موقعیت های بکر دیدم . 

سفر به بدخشان

به سبب ارتفاع زیاد و شفاف بودن هوا ، ستارگان درتاریکی شب بزرگتر و بسیار نورانی تر جلوه می کنند و باور بدخشی ها بر این است هرکس میهمان این سرزمین شود یک ستاره از آسمان می چیند و با خود به یادگار می برد . 

سفر به بدخشان

من هنوز آن ستاره را در قلب خود دارم . ستاره ای که همچون شکوه طبیعت بدخشان است و درخشندگی بسان چهره ی مردمان آن دیار دارد . مردمانی پارسی زبان که متاسفانه اطلاع اندکی از آنها داریم . مردمانی با اصالت ؛ دارای دیرینه ی تاریخی چند هزار ساله که تنها با هم نشینی و ارتباط نزدیک می توان به وسعت تمدنی وفرهنگی آنان پی برد ... .

سفر به بدخشان
امرالله محمودی
۰۴ دی ۹۶ ، ۱۵:۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به نام خدا


نماهنگ رویای بهار


آنگاه که مجالی می یابم و درآیینه ی خیال ، گذشته خود را می بینم . تصویری رویایی و ناب از کودکی کنار جوی آب در ذهنم پدیدار می شود .


نماهنگ رویای بهار


کودکی که با تکه چوبی در بین جلبک های رقصان در آب به دنبال ماهی می گردد . من برای ماهی ها زمزمه می کنم . جلبک ها با جریان آب می رقصند و ماهی ها قایم باشک بازی می کنند .


نماهنگ رویای بهار


اما پس از گذشت چهل سال ازآن دوران ، بازهم کودک درونم بی قرار آن روز های تماشایی و شیرین است . انگار نمی خواهم با دنیای پُر شتاب کنونی آشتی کنم و بدین سبب هرگاه دوربین کوچکم را در دست می گیرم ، گامی به دنیای بزرگ کودکی می گذارم و دیگران را نیز به تماشای زیبایی های افسونگر این دنیا می خوانم . بی گمان تصاویر نماهنگ « رویای بهار »    نمونه ای از این فراخوانی ها ست . 


نماهنگ رویای بهار


نماهنگی که به بیننده مجال می دهد تا دنیای پیرامون خود را که جلوه ای از شکوه و قدرت ایزد یکتاست بهتر ببیند و شاید با طبیعت خویش بیشتر آشتی کند .          


نماهنگ رویای بهار
امرالله محمودی
۲۹ آذر ۹۶ ، ۱۰:۲۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به نام خدا


تصویر اول


پولاد ؛ عنوان مستندی بیست و پنج دقیقه ای است که ظرفیت های شرکت فولاد سفید دشت در استان چهارمحال و بختیاری را به تصویر کشیده است .


تصویر دوم


 صنعت فولاد به عنوان صنعت مادر، نقش بسیار مهم وحیاتی در توسعه و پیشرفت جوامع داشته و خواهد داشت . 


تصویر سوم


لذا حرکت به سمت گسترش این صنعت تاثیربسزایی در رشد صنعت کشوردارد . آقای امرالله محمودی به عنوان  تهیه کننده و کارگردان این مستند نگاهی جامع وکارشناسانه با رویکرد پیشرفت و توسعه ی استان چهارمحال و بختیاری به شرکت فولاد سفید دشت داشته است و قابلیت های بزرگترین شرکت صنعتی استان را از زوایای مختلف به گونه ای هنرمندانه و با زبان تصویر بیان نموده است . 


تصویر چهارم


تهیه مستند پولاد با مشارکت شرکت فولاد سفید دشت و صداوسیمای مرکز چهارمحال و بختیاری صورت پذیرفته است .       


امرالله محمودی
۲۱ آذر ۹۶ ، ۱۹:۵۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به نام خدا


تصویر اول


مجموعه مستند « دیار مهر » در یازده قسمت و با زمان کلی سیصد (300) دقیقه در واحد تولید سیمای مرکز چهارمحال و بختیاری تهیه و تولید شده است .

در این مجموعه با نگاهی جامع و کاوشگرانه در عرصه های مختلف اقتصادی ازجمله  صنعت دامپروری ؛ کشاورزی ؛ صنایع دستی ؛ صنعت و معدن ؛ صنعت شیلات ، صنعت گردشگری و ... تلاش شده تا ظرفیت های بالقوه ی استان چهارمحال و بختیاری همسو با اهداف رشد و توسعه به نحو شایسته معرفی گردد . 


تصویر دوم


بهره گیری ازانجام پژوهش های دقیق و کارشناسانه ؛ ساخت انیمیشن ؛ استفاده از تصاویر هوایی و تصویربرداری زیرآب ؛ صرف زمان زیاد برای مراحل پیش تولید و تولید و بکار گیری عوامل مجرب و متعهد ؛ این مجموعه مستند را به اثری فاخر بدل کرده است .


تصویر سوم


این مجموعه به لحاظ برخوداری از منابع تصویری و پژوهشی فراوان قادربه پاسخگویی به نیازعموم مخاطبان است و همچنین در موارد خاص می تواند به عنوان گنجینه ای ارزشمند برای پژوهشگران و دانشجویان مورد استفاده قرار گیرد .   


تصویر چهارم


عوامل برنامه :


پژوهشگر : طیبه عسگری 

نگارنده متن : کبرا تاجی 

تصویربرداری و تدوین : امرالله محمودی 

دستیار تهیه : تهمینه کاظمی 

دستیار تصویر : محمد باقر تاجی

صدابردار : منوچهر علیدوستی ؛ شهناز نادری

گوینده متن : وحید علیدادی

گرافیست و انیماتور : لیلا وفادار

ناظر کیفی : یزدان کیانی

تهیه کننده و کارگردان : امرالله محمودی   

مجری طرح : مریم تاجی  

امرالله محمودی
۱۸ آذر ۹۶ ، ۱۴:۵۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به نام خدا

تصویر اول - کیفیت پایین تر

بهره مندی از آمیزه ای از موسیقی ها  ، آواها ونواهای محلی و ترکیب هنرمندانه  و خلاقانه ی این آثار با تصاویربکرطبیعت استان چهارمحال وبختیاری ، صنایع دستی ، آثار تاریخی و مناطق گردشگری این استان ؛ مجموعه مستند « بر بلندای بام ایران » را به یک اثرفاخرو ماندگار بدل نموده است .

تصویر دوم

آنچنان که پس از گذشت چندین سال اززمان تولید این مجموعه ی تماشایی ، آمارپخش بر بلندای بام ایران همچنان در صدر برنامه های شبکه استانی چهارمحال و بختیاری می باشد و ازجانب سایر شبکه ها ی استانی و ملی به ویژه شبکه مستند و شبکه شما مورد استقبال چشمگیر قرارگرفته است .

تصویر سوم

 تهیه کنندگی و کارگردانی این اثر ارزشمند با هنرنمایی امرالله محمودی در سال 1390 در تولید سیمای شبکه استانی جهان بین صورت پذیرفته است .

تصویر چهارم
امرالله محمودی
۱۷ آذر ۹۶ ، ۱۱:۳۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

به نام خدا

تصویر دوم
 
امرالله محمودی ؛ متولد 1349  پس از گذراندن مقطع متوسطه در سال 1371 با موفقیت در آزمون استخدامی با عنوان دستیار تصویر بردار جذب صدا و سیمای استان چهارمحال و بختیاری شد . برای ایشان که از ابتدای نوجوانی علاقه ی خاصی به عکس و تصویر داشت و گاهی وقت ها با دوربین ها ی ارزان قیمت عکاسی آن زمان ؛ دنیای دوست داشتنی خود را تجربه می نمود . ورود به صدا و سیما بسان دست یابی به کعبه ی آمال و آرزوها بود . 

تصویر هفتم

پس از چند ین سال فعالیت در حرفه ی تصویر برداری و علیرغم گذراندن چندین دوره ی تخصصی مرتبط با شغل نور و تصویر ؛ ایشان خلاء تحصیلات آکادمیک را در وجود خود حس نمود و بدین سبب در سال 1378 وارد دانشگاه صدا و سیما شد و در رشته ی کارشناسی تولید سیما با گرایش برنامه سازی تلویزیون مشغول تحصیل شد .

تصویر سوم


پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی ؛ آقای محمودی با عنوان تهیه کننده تلویزیون در صدا و سیمای مرکز چهار محال و بختیاری مشغول به کار شد و به غیر از حرفه ی تهیه کنندگی که عنوان شغلی ایشان می باشد . نویسندگی ؛ تصویر برداری ؛ کارگردانی ، تدوین جزو فعالیت های هنری او می باشند .

تصویر چهارم


امرالله محمودی طی سالهای فعالیت هنری خود با مراکز صداوسیمای همدان ، اصفهان ، آبادان درزمینه ی تهیه کنندگی آثار انیمیشن همکاری داشته است . برخی از آثار تولید ی امرالله محمودی در صداو سیمای مرکز چهار محال و بختیاری عبارتند از :
مجموعه مستند های پیشینه دیار ؛  بر بلندای بام ایران ؛ دیار مهر ،  مستند های کوه به کوه می رسد ؛ بهار؛ چوم ؛ یاسه چاه ؛ برکت ؛ پولاد ، نغمه سرای نغمه ها و نماهنگ هایی با عناوین آوای زمان ؛ سپید ؛ آبی باران ؛ آوای جاوادان و...
امرالله محمودی از سال  1386 تا 1389  در دفتر نمایندگی صدا و سیما در تاجیکستان مشغول به فعالیت شدند که برخی از آثار تولیدی مستند ایشان عبارتند از : مجموعه مستند های بهار در دیار یار ؛ رودکی پدر شعر پارسی ؛ با تاجیکان و مستند های مسعود نامه ؛ دست ها و سنگ ها ؛ سفر نامه ی بدخشان ؛ لنین یا رودکی ، فردا ، هولبوک قلعه ی افسانه ای و...

تصویر پنجم


آثار تولیدی امرالله محمودی در جشنواره های مختلف توانسته اند با عناوین متفاوت  ؛ موفقیت هایی را کسب نمایند که کسب دیپلم افتخار و رتبه دوم جشنواره علم و فناوری معاونت علمی ریاست جمهوری در بهار 1392 برای مستند چوم ازجمله این افتخارات    می باشد . 

تصویر ششم


در کارنامه ی امرالله محمودی همچنین تدریس در رشته های نویسندگی ؛ کار گردانی ؛ تصویر برداری و تحلیل فیلم برای هنرجویان سینمای جوان ؛ باشگاه رادیو تلویزیونی جوان و دانشجویان دانشگاه علمی کاربردی دیده می شود . 

تصویر اول

امرالله محمودی
۰۹ آذر ۹۶ ، ۰۱:۱۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر