به نام خدا
شرکت فیلم سازی سیما نگار قاب طلایی
✓ شماره ثبت شرکت : 12868
✓ شماره ملی شرکت : 14007242422
✓ دارای مجوز رسمی فعالیت به شماره 40/96/8257
از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
کارهای حرفه ای را به حرفه ای ها بسپارید
شرکت فیلم سازی سیما نگار قاب طلایی ازآفرینش ایده تا ساخت آثاری ماندگار و خلاقانه در کنار شما ایستاده است .
راه های تماس با این شرکت :
📞 تلفن :
09190081176
09190082177
🌐 وبسایت :
📧 ایمیل :
sima@simanegar.org
📱 تلگرام :
telesima
📷 اینستاگرام :
tvsima
به نام خدا
شرکت فیلم سازی سیما نگار قاب طلایی
امرالله محمودی با پنچ سال فعالیت تجربی و بیست و پنج سال فعالیت حرفه ای در زمینه ی فیلم سازی و تولیدات رسانه ای هم اکنون مدیر عامل شرکت فیلم سازی سیما نگار قاب طلایی است .
درکارنامه ی امرالله محمودی پس از سی سال فعالیت تجربی و حرفه ای آثاری رنگارنگ و متنوع در زمینه نویسندگی ، تهیه کنندگی ، کارگردانی ، تصویر برداری ، نورپردازی ، تدوین و ناظر کیفی دیده می شود .
آثار هنری نامبرده شامل تولید مستندهای طبیعت ، تاریخی ، علمی ، داستانی ، صنعتی ، شاعرانه ، اجتماعی ، بوم شناسی و مردم شناسی می باشد و از سایر فعالیت های هنری می توان به تولید نماهنگ هایی با عناوین و موضوعات متفاوت اشاره نمود .
امرالله محمودی حدود چهارسال در حوزه آسیای میانه فعالیت رسانه ای داشته است که مستندهایی مانند مسعود نامه ، با تاجیکان ، سفرنامه ی بدخشان ، لنین یا رودکی ، فردا ، مجموعه ی بهار در دیار یار ، رودکی پدر شعر پارسی ، هولبوک قلعه ای افسانه ای ، دست ها و سنگ ها ، کوه نمک ، سمرقند و بخارا برخی از آثار و فعالیت های این هنرمند در خارج از کشور می باشند .
تعدادی از آثار تولیدی ایشان به دلیل برخورداری از پشتوانه های علمی و پژوهشی و دارا بودن ظرفیت ها و استانداردهای هنری ، در جشنواره های متفاوت موفق به دریافت تندیس ، لوح و دیپلم افتخار شده اند .
امرالله محمودی با مدرک کارشناسی تولید سیما از دانشگاه صداوسیما و بهره مندی از تجربیات چند ین ساله درحال حاضر مطالعه و عملیاتی نمودن پروژه های ارزشمند ، فاخر و ماندگار را برای برنامه های آتی شرکت فیلم سازی سیما نگار قاب طلایی تهیه و تدوین نموده است ...
به نام ایزد یکتا
مخاطب عام
پس ازچند سال فعالیت تجربی درزمینه ی کارهای هنری در سال 1371 با موفقیت درآزمون استخدامی صدا و سیما ؛ شغل حرفه ای ام در رسانه ی ملی کلید خورد.
به سبب نوع نگاه واندیشه ام ازهمان روزهای آغازین فعالیت حرفه ای نسبت به بسیاری از مسائل و موضوعات ، حساسیت های خاصی نشان می دادم که دربیشتر اوقات با مخالفت و تُرش رویی همکاران به ویژه مسئولین و مدیران بالا دست قرار می گرفتم . در بعضی از مسائل آنچنان موضع و جبهه ی سخت می گرفتم که حتی مورد شماتت واقع می شدم اما هیچ گاه تمایلی برای عقب نشینی از مواضع خود نداشتم . شاید این سماجت به این دلیل بود که یک احساس درونی و برخاسته از دل به من ندایی می داد که حق به جانب بنده است . البته ناگفته پیداست که اثبات حق درجمعی که بطورتمام قــد مخالف دیدگاه شما باشند کاری طاقت فرسا و نشدنی است و چنانچه تمایلی برای به کرسی نشاندن حرف خود داشته باشید باید تاوان اتفاقات پیش بینی نشده را نیزبپردازید .
یکی ازمسائلی که همواره از دغدغه ها ی سال های فعالیت من بوده وخواهد بود نوع نگاه رسانه ها به مخاطب عام می باشد . زمان پدیدار شدن این واژه و این نوع نگاه نامعلوم نیست اما تعریفی که ازاین عبارت در ذهن عموم نقش می بندد این است که مخاطب عام دسته ای از مخاطبین رسانه ای می باشند که به دلیل کم سوادی و یا بیسوادی ؛ ضعف در امور اقتصادی ، دور بودن از پایتخت و زندگی در مناطق محروم و حتی کهولت سن ، فهم و گیرایی کمتری نسبت به سایرافراد جامعه دارند یا به عبارت بهتردر جایگاه پایین تری از مخاطبین خاص قرار دارند . این پنداشت آنگاه آزاردهنده و زجر آور می شود که عموم دست اندرکاران رسانه مجبورهستند فرم هایی را تکمیل کنند و در فرم ذکرنمایند که برنامه ی تولیدی آنان مخاطب عام را نشانه گرفته و برای این قشرازجامعه تولیداتی خواهند داشت .
من سال های سال به بضاعت فکری خود هرچه قدر کوشش نمودم که بدانم بین یک مهندس شیک پوش شاغل در یک اداره و یک پیرمرد روستایی کشاورز با دستانی پینه بسته که شناخت بسیارهوشمندانه وهوشیارانه دراشعار فردوسی ، رودکی و تاریخ کهن ومعاصرایران دارد کدامیک عام اند و کدامیک در زمره افراد خاص قرار می گیرند باید اعتراف نمایم که هنوز به نتیجه ای نرسیده ام . برای من تشخیص بین ارجعیت شخصی که با مدرک دیپلم ناقص در یک پمپ بنزین مشغول می باشد وهمچنین قاری برجسته و حافظ قرآن است و فردی که با بَخت و اقبال و یاری دوستان و آشنایان پُست وسمت مدیریتی برای خود دست و پا کرده است ؛ بسیاردشواراست . هرگزسزاوار نیست و نخواهد بود فردی با مدرک ششم ابتدایی قدیم را جزومخاطبین به اصطلاح عام قراردهیم درحالیکه اشعاراعجازگونه ی ایشان هوش ازسَرجمع فرهیختگان علم وادب می برد واساتید دانشگاه را به حیرت و شگفتی وا می دارد ... شاید شما نیز در پیرامون خود ده ها و یا صدها مورد سراغ داشته باشید و از خود بپرسید براستی مخاطب عام کیست ؟
سالهای گذشته طرح مقدماتی مجموعه تلویزیونی شاد و سرگرم کننده میهمانی را به شورای طرح و برنامه صدا و سیما ارائه نمودم . در طرح بنده بخش های متفاوتی ازجمله ساخت انیمیشن وجود داشت . درجلسه ی مربوطه مورد عتاب قرار گرفتم که ای آقا !!! برنامه ی ترکیبی تلویزیونی که برای مخاطبین عام طراحی شده چه نیازی به انیمیشن و صرف وقت و هزینه دارد . بازهم سماجت به سراغ بنده آمد وبرای تمام قسمت های مجموعه برنامه چهل و پنج قسمتی که هرقسمت نیز چهل وپنج دقیقه بود به فراخورموضوع برنامه و شخصیت و شغل میهمانان انیمیشن طراحی و تهیّه نمودم . کارساخت انیمیشن ، سخت و نفس گیر بود و گروه تولید انیمیشن را در فرصت اندک کاملاً فرسوده وخسته نمود اما پس از ارزیابی کارشناسی و نظرسنجی مردمی ، مجموعه برنامه ی میهمانی به چشم و چراغ برنامه شبکه جهان بین بدل شد و باورهمیشگی من چندین مرتبه تقویت شد که در عرصه ی کارهای رسانه ای عبارت های ساختگی مانند مخاطب عام وجود خارجی ندارند و مخاطب هرکه و هرکجا باشد فراتر از ماست و شایستگی بالا و والا دارد .
به نام خدا
پولاد ؛ عنوان مستندی بیست و پنج دقیقه ای است که ظرفیت های شرکت فولاد سفید دشت در استان چهارمحال و بختیاری را به تصویر کشیده است .
صنعت فولاد به عنوان صنعت مادر، نقش بسیار مهم وحیاتی در توسعه و پیشرفت جوامع داشته و خواهد داشت .
لذا حرکت به سمت گسترش این صنعت تاثیربسزایی در رشد صنعت کشوردارد . آقای امرالله محمودی به عنوان تهیه کننده و کارگردان این مستند نگاهی جامع وکارشناسانه با رویکرد پیشرفت و توسعه ی استان چهارمحال و بختیاری به شرکت فولاد سفید دشت داشته است و قابلیت های بزرگترین شرکت صنعتی استان را از زوایای مختلف به گونه ای هنرمندانه و با زبان تصویر بیان نموده است .
تهیه مستند پولاد با مشارکت شرکت فولاد سفید دشت و صداوسیمای مرکز چهارمحال و بختیاری صورت پذیرفته است .
به نام خدا
نغمه سرای نغمه ها
نغمه سرای نغمه ها عنوان مستندی درباره اسماعیل بیاتی چالش تُری است . در این مستند حال و هوای فکری این شاعربسیار توانمند امّا بی ادعا به تصویر کشیده شده است . اسماعیل در سال یک هزارو سیصد و بیست وهفت خورشیدی در روستای چالش تُر استان چهارمحال و بختیاری دیده به جهان گشود . در آن زمان و هرزمانه ی دیگر، هیولای نام آشنای فقرو تهیدستی قربانی های فراوانی گرفته است و می گیرد . برای این اَهرِمَن ، به قربانگاه کشاندن این طفل معصوم و قربانی کردنش بسیار آسان بود . اسماعیل با وجود تمام استعدادها قربانی فقر و نداری شد و هیچ گاه نتوانست به آرزوهای دیرین خویش و از همه مهمتر ادامه تحصیل دست یابد . او با گرفتن تصدیق ششم ابتدایی از ادامه ی تحصیل بازماند اما این بازماندگی هرگز موجب عقب ماندگی بیاتی چالش تُری در مسیر زندگی نشد و اوبه مَدد هوش سرشار خود ازمکتب های دیگر آموختنی ها را آموخت .