زمین

زمین را دوست بداریم

زمین

زمین را دوست بداریم

سلام خوش آمدید

۳۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امرالله محمودی» ثبت شده است

در سپیده‌دمی بی‌نام، آنگاه که زمان در خواب نخستین خود نفس می‌کشید، نوری لرزان از ژرفای خاک برخاست و با اشک زمین درآمیخت. از آن پیوند مقدس، انسان زاده شد؛ از اشک و از خاکستر، از سوز و از سرود.  

«اشک و خاکستر» بازگشت به همان لحظه‌ی ازلی‌ست؛ به آن دم آغازین که آتش، اندیشه را زاد و درد، معنا را آفرید.  

در این روایت، واژه‌ها بوی سنگ و خون می‌دهند، اما در ژرفای‌شان نوری جاودان می‌تپد.  

آگیل، مردی برخاسته از خاک، و ناروا، بانوی سرزمین روشنایی و راز، دو چهره‌ی ازلی انسان‌اند: یکی در جستجوی معنا و دیگری در پی عشقی ابدی.

در نبرد میان مرگ و زندگی، در آغوش تاریکی و شعله، سرنوشت بشر بر صخره‌های خاموش رقم می‌خورد؛ صخره‌هایی که هنوز پژواک نخستین گریه‌ی انسان را در خود نگاه داشته‌اند.  

اینجا مرز هستی و نیستی است؛  

جایی که اشک، آتش را می‌شکند و آتش، از دل خاکستر، حیات می‌رویاند.  

ناله‌ی مارگزیده‌ای در غار، زوزه‌ی گرگان سپید بر فراز قله‌ها، خشم آتشین کوه‌های سترگ و باران سیاه اندوه بر چهره‌ی زمین، همه سرودی واحدند؛ آوازی برای انسان که از دل رنج، راهی به سوی نور می‌گشاید.  

«اشک و خاکستر» نه تنها داستانی از عصر سنگ، که آیینی‌ست برای بیان راز جاودانه‌ی زندگی؛ یادآوری آن‌که آتش هرچند می‌سوزاند و می‌گدازد، اما روشنی‌اش میراثی ماندگار در جان آدمی‌ست.  

و انسان، در هر عصر و در هر خاک، همواره از دل سوختن، دوباره زاده می‌شود.  

و این سرود، با قلم «امرالله محمودی»، مسافر زمان و روایتگر جهان افسانه‌ها و اسطوره‌ها، همچون شعله‌ای در دل تاریکی، راه خویش را به سوی شکوه و جاودانگی می‌گشاید.

  • امرالله محمودی

دختر نشسته بر لب رود

در گذر بیش از سه دهه حضور در عرصه‌ی مستندسازی، بارها در پیشگاه رود کارون ایستاده‌ام؛
رودی که از فراز کوه‌های کهن سرچشمه می‌گیرد و همچون رشته‌ای زرین، پهنه‌ی دشت‌ها را درمی‌نوردد.

کارون، جان زمین را به تپش درمی‌آورد و شکوه طبیعت و تاریخ را در آغوش می‌پرورد.
من در قاب تصویر، جلوه‌های شکوهمند او را ثبت کرده‌ام و هر بار با موسیقی و کلام، کوشیده‌ام سرود جاودانه‌اش را به زبان هنر بازآفرینم.

امّا در سالیان اخیر، نجوایی ژرف در درونم برخاست؛ زمزمه‌ای که از اعماق آب‌ها می‌آمد و راز خویش را آشکار می‌کرد:
«کارون تنها آن نیست که در چشم می‌بینی یا با گوش می‌شنوی.
اگر حقیقت مرا می‌طلبی، باید به سفری دیگر پای نهی؛ سفری نه در جغرافیا، بلکه در بیکران فلسفه و معنا.»

در پرتو این ندا، چشم ظاهر را فرو بستم و چشم باطن را گشودم.
آنگاه قطره‌ای پدیدار شد؛ کوچک و بی‌آلایش، اما حامل راز نهان آفرینش.
قطره‌ای که از آغوش دریا برخاسته بود و در جست‌وجوی بازگشت، راهی جاودانه را آغاز کرد.

قطره از سپیده‌دم مه‌آلود گذشت، از کوه‌های افسانه‌ای و جنگل‌های کهن عبور کرد
و به سرزمینی رسید که تاریخ و اسطوره در آن درهم تنیده بودند.

در آن سرزمین، الهه‌ای از آب و نور زاده شد: آرینا؛
چهره‌ای نه از خاک، بلکه از جوهر آب و پرتو آسمان.
گیسوانش چون جویباران نقره‌ای روان، و دیدگانش آینه‌ی آسمان و زمین بود.

آرینا با کارون هم‌سفر شد، و از پیوند او با رود، حقیقتی نو پدید آمد: آرینارود.
این رود، نه تنها جریان آب، که حافظ سرودها، آیین‌ها و یادگار نسل‌ها شد.
آرینارود، تجسم پیوند انسان، طبیعت و اسطوره گردید؛ راهی به سوی جاودانگی و پرده‌ای از رازهای نهان هستی.

و آنگاه که مرز میان من و رود فرو ریخت، دریافتم:
من در کارونم و کارون در من است.
این حقیقت، نه تمثیلی گذرا، بلکه پیمانی جاودانه میان من و رود بود؛
بیانی از پیوندی که از بند زمان و مکان فراتر می‌رود،
و یادآور آن است که رود، شاهرگ حیات و روح زندگی است.

  • امرالله محمودی

 

امرالله محمودی (متولد ۱۳۴۹)، مستندساز، پژوهشگر، نویسنده و هنرمند ایرانی، بیش از سه دهه از زندگی خویش را وقف کاوش در روح فرهنگ، ثبت حقیقت‌های بوم‌زاد و خلق جهانی چندرسانه‌ای از هنر و اندیشه کرده است. او هنرمندی است که آثارش ریشه در خاک می‌دوانند و در عین حال، بال در افق‌های جهان می‌گشایند؛ آثاری که پژوهش، خلاقیت و عشق به سرزمین را درهم می‌آمیزند و مخاطب را به تجربه‌ای شاعرانه و ژرف فرامی‌خوانند.

ریشه‌ها و اشتیاق به فرهنگ بوم‌زاد

محمودی در سرزمینی چشم به جهان گشود که کوه‌های سترگ، دشت‌های بیکران و رودهای همیشه‌جاری‌اش با افسانه‌ها، نغمه‌ها و آیین‌های کهن درهم‌تنیده بودند. از همان سال‌های آغازین، روح او با فرهنگ و هویت بومی هم‌نفس شد. این اشتیاق، نه یک علاقه گذرا، بلکه شورِ زیستن در آغوش فرهنگ و روایت‌گری با زبان هنر بود؛ فرهنگی که او در هر اثرش آن را زنده، جاری و بی‌پایان نشان می‌دهد.

تحصیلات دانشگاهی و بنیادهای علمی

امرالله محمودی تحصیلات دانشگاهی خود را در رشتهٔ تولید سیما در دانشگاه صدا و سیما به انجام رساند. این دانش علمی و تخصصی، همراه با تجربه‌های میدانی و جست‌وجوی مداوم در بطن فرهنگ مردم، بنیانی استوار برای مسیر هنری و پژوهشی او ساخت. حاصل این پیوند میان دانش و تجربه، آثاری است که هم بر شانه‌های تحقیق و پژوهش استوارند و هم با روح شاعرانه و خلاقیت هنری آمیخته‌اند.

پژوهشگری و نویسندگی

پژوهش برای محمودی نه صرفاً گردآوری اسناد، که سفری زنده در رگ‌های فرهنگ است. نوشته‌های او، بازتابی از همین نگرش‌اند؛ متونی که دقت علمی را با نگاه شاعرانه درمی‌آمیزند و فرهنگ را چون موجودی زنده، جاری و سخنگو به تصویر می‌کشند. نقطهٔ اوج این مسیر، رمان «آرینا‌رود» است؛ روایتی اسطوره‌ای و فلسفی که انسان و رود را در پیوندی جاودانه می‌نشاند و مرز میان واقعیت و افسانه را درهم می‌شکند.

فیلم‌سازی و کارگردانی

امرالله محمودی در عرصهٔ سینما و مستند، با نگاهی پژوهشگرانه و روح شاعرانه، آثاری آفریده است که از نماهنگ و پویانمایی تا مستند بلند را دربرمی‌گیرند. هر اثر او، تجلی پیوند انسان، فرهنگ و طبیعت است. در میان این آثار، «دیار رنگین» ـ مجموعه‌ای بیست‌قسمتی ـ جایگاهی درخشان دارد؛ اثری که تاریخ و زندگی بختیاری را با نگاهی ژرف و هنری بازآفرینی کرده و به سندی ماندگار از میراث معنوی ایران بدل شده است.

حضور در آسیای میانه و تاجیکستان

محمودی افق نگاه خود را فراتر از مرزهای جغرافیایی برده و در آسیای میانه و تاجیکستان نیز به خلق آثار پرداخته است. تمرکز او بر فرهنگ پارسی‌زبانان و مردم‌شناسی این سرزمین‌ها، نشان از رسالتی گسترده دارد: بازنمایی میراث مشترک تمدنی. بدین‌سان، او نه‌تنها مستندسازی ایرانی، بلکه نماینده‌ای فرهنگی در جهان پارسی‌زبان به شمار می‌آید.

آثار شاخص

او آثار متعددی در کارنامهٔ هنری خود دارد که از جمله می‌توان به:
آفرینش‌ها در ایران:
مجموعهٔ مستند بیست‌قسمتی «دیار رنگین»
مجموعهٔ مستند بیست‌قسمتی «دیار رویایی»
مجموعهٔ مستند یازده قسمتی «دیار مهر»
مجموعهٔ مستند چهار قسمتی «کژدم»
مجموعهٔ مستند بیست و چهار قسمتی «بر بلندای بام ایران»
مستند «کوه به کوه می‌رسد»
مستند «بهار»
مستند «چوم»
مستند «پولاد» 
مستند «یاسه چاه»

آفرینش‌ها در حوزه آسیایی میانه و تاجیکستان:
مجموعهٔ مستند نه قسمتی «بهار در دیار یار»
مجموعهٔ مستند چهار قسمتی «با تاجیکان»
مستند «سفر به بدخشان»
مستند «لنین یا رودکی»
مستند «هولبوک قلعه افسانه‌ای»
مستند «کوه نمک»
مستند «دست‌ها و سنگ‌ها»
مستند «مسعود‌نامه»
و رمان فاخر «آرینا‌رود»
اشاره کرد؛ آثاری که فراتر از روایت صرف، به تجربه‌ای شاعرانه و فلسفی بدل شده‌اند و انسان را در پیوندی دوباره با فرهنگ، تاریخ و طبیعت قرار می‌دهند.

«آرینا‌رود»؛ جهانی چندرسانه‌ای و پیام جاودانه

«آرینا‌رود» تنها یک رمان نیست، بلکه جهانی زنده و چندرسانه‌ای است. در این اثر، داستان، تصویر، موسیقی و تجربه‌های حسی به هم می‌پیوندند تا سفری چندبُعدی برای مخاطب خلق شود. «آرینا‌رود» پلی است میان فرهنگ بومی و افق‌های جهانی؛ پیامی است انسانی دربارهٔ عشق به سرزمین، پاسداشت میراث معنوی و احترام به طبیعت.

این جهان چندرسانه‌ای، با مستندها، نماهنگ‌ها، پویانمایی‌ها و آثار تصویری-شنیداری گسترش یافته و مخاطب را به تجربه‌ای عمیق‌تر و کامل‌تر از اثر فرامی‌خواند. بدین‌گونه، «آرینا‌رود» نه فقط یک روایت، بلکه یک افق فلسفی و هنری است؛ تجسمی از چشم‌انداز امرالله محمودی که پژوهش و هنر، تاریخ و اسطوره، طبیعت و روح انسان را در یک کل جاودانه به هم پیوند می‌دهد.

  • ۰ نظر
  • ۲۹ شهریور ۰۴ ، ۲۱:۴۸
  • امرالله محمودی

از آسمان، قطره‌ای فرو می‌چکد؛ در آینه‌ی چشمه چشم می‌گشاید و در مسیر تقدیر، با کارون هم‌پیمان می‌شود. هر موج، زمزمه‌ای‌ست از عهدی کهن میان انسان و رود—پیمانی که در ژرفای زمان تنیده شده و تا ابد جاری‌ست.

«آرینا‌رود» تازه‌ترین آفرینش امرالله محمودی است؛ سفری اسطوره‌ای و افسانه‌ای از دل فرهنگ و طبیعت ایران، جایی که کارون نه تنها رودی جاری، که هم‌نفسِ روح و وارثِ جاودانگی است.

با زبانی فاخر، تصویری زنده و ساختاری معناگرا، این اثر مرز میان اسطوره و واقعیت را می‌زداید و جهانی می‌آفریند که ریشه در ماهیت و هویت بومی دارد و افق‌های جهان‌شمول را می‌گشاید. پیام عشق به سرزمین، پاسداشت میراث، و احترام به طبیعت، خواننده را به تأملی فلسفی و ژرف در معنای بودن و پیوند با هستی فرا می‌خواند.

و فراتر از روایت… «آرینا‌رود» ظرفیتی‌ست برای زاده‌شدن در قالب‌های دیگر: فیلمی فاخر، مستندی فرهنگی، یا تجربه‌ای چندرسانه‌ای که بتوان در آن قدم زد، صدای امواجش را شنید، و در آسمانش عشق و هستی را یافت. جهانی که می‌توان با آن نفس کشید، در آن غوطه‌ور شد، و هر بار، پرده‌ای تازه از معنا را کشف کرد.

این رمان، برآیند نگاهی ژرف و خلاقانه است؛ سندی زنده از یگانگی انسان و رود، و دعوتی به سفری که از زمین آغاز می‌شود و تا کرانه‌های بی‌پایان امتداد می‌یابد—سفری که با هر بارِ خواندن، قطره‌ای دیگر را به اقیانوسِ اندیشه و معنا می‌افزاید.

و آفریننده اثر، هم نوا با صدایی که از ژرفای کارون برمی‌خیزد، می‌گوید:
«کارون در من است و من در کارون»

  • ۰ نظر
  • ۲۴ شهریور ۰۴ ، ۰۰:۳۶
  • امرالله محمودی

نماهنگ «سیب سرنوشت»

 

ترانه «چلچله»
ترانه‌سرا: فرزاد ظفریان
خواننده: موسی موسوی
 (بر اساس نوای بومی-محلی بختیاری)
ملودی و آهنگ‌ساز: محمدحسین بهرامی
تنظیم‌کننده: مجتبی صادقی و کامبیز جهان‌بخش
نی: محمدحسین بهرامی
بم‌تار: بهار صادقی
تنبک و دف: محسن بکرانی
دهل: رضا خاک‌زاد
دایره و تامبورین: رویا باغستانی
ضبط، میکس و مسترینگ: استودیو چکاوک زنده‌رود
گرافیست: پویا محمودی
تهیه‌کننده و کارگردان: امرالله محمودی
آفرینش و نمایش: نگاه پارسی

  • امرالله محمودی

نماهنگ آتش گیسو - نگاه پارسی

 

نماهنگ آتش گیسو - نگاه پارسی

 

نماهنگ آتش گیسو
ترانه‌:چرخ زمونه
ترانه‌سرا: امین کیانی قلعه‌سردی
 آهنگ‌ساز و خواننده: داریوش اسکندری
موسیقی و تنظیم: محسن محسنی - پویا محسنی
نی‌: جاوید ابراهیم‌‎پور
تنبک و بندیر: مجتبی ظریف
سنتور‌: رضا صادقی
 کمانچه‌: کاوه معتمدیان 
تار، عود و سه‌تار: پویا محسنی
  ضبط، میکس و مسترینگ: استودیو پیوند ایران زمین
گرافیست: پویا محمودی
تهیه‌کننده و کارگردان: امرالله محمودی
آفرینش و نمایش: نگاه پارسی

  • امرالله محمودی

نگاه پارسی

نگاه پارسی

 

نگاه پارسی

عشق به زندگی از دل جان می‌گیرد در ذهن، معنا می‌یابد و بر دیدگان جاری می‌شود.

 

نگاه پارسی

 

نگاه پارسی

 

نگاه پارسی

 

نگاه پارسی

 

نگاه پارسی

 

نگاه پارسی

 

نگاه پارسی

 

  • ۰ نظر
  • ۲۱ مرداد ۰۰ ، ۲۲:۴۷
  • امرالله محمودی

نگاه پارسی

نگاه پارسی

 

نگاه پارسی

آیندگان مجالی برای نگریستن به ما نخواهند داشت؛ بیایید هم‌اکنون به سیمای یکدیگر نگاه کنیم.

 

نگاه پارسی

 

نگاه پارسی

 

نگاه پارسی

 

نگاه پارسی

 

نگاه پارسی

 

نگاه پارسی

 

نگاه پارسی

 

نگاه پارسی

  • ۰ نظر
  • ۱۶ مرداد ۰۰ ، ۱۷:۴۵
  • امرالله محمودی

نماهنگ جدایی - نگاه پارسی

ترانه: جدایی

ترانه‌سرا و آهنگ‌‌ساز: داریوش اسکندری

موسیقی و تنظیم‌کننده: محسن محسنی - پویا محسنی

خواننده: قاسم مؤمن‌زاده

ضبط، میکس و مسترینگ: استودیو پیوند ایران زمین

تهیه‌کننده و کارگردان: امرالله محمودی

آفرینش و نمایش: نگاه پارسی

نماهنگ جدایی - نگاه پارسی

نماهنگ جدایی - نگاه پارسی

نماهنگ جدایی - نگاه پارسی

نماهنگ جدایی - نگاه پارسی

نماهنگ جدایی - نگاه پارسی

نماهنگ جدایی - نگاه پارسی

  • ۰ نظر
  • ۰۹ مرداد ۰۰ ، ۲۱:۲۰
  • امرالله محمودی

دکتر عباس قنبری عدیوی

مزاری که دکتر عباس قنبری عدیوی استاد دانشگاه، نویسنده و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ بختیاری بر آن فاتحه می‌خواند آرامگاه ابدی آحیدر کریمی بابااحمدی (بامدی) است.

مردی که در شاهکار مستند «علف» چهره‌ای ناتکرار و جاودانه از خود خلق نمود و پس از گذشت سال‌ها ما با دیده احترام به او می‌نگریم. 

مردی راست‌قامت در میان انبوهی از راست‌قامتان و دلاوران دیار بختیاری. 

حال سئوال اینجاست، آیندگان چگونه به ما نگاه خواهند کرد و در مورد ما چه خواهند گفت؟!

آحیدر کریمی بابادی

  • امرالله محمودی
زمین

مهر زمین نشانه‌ای آشکار از مهربانی خداوندگار یکتاست، بیایید با زمین دوست باشیم.
نویسنده وبلاگ: امرالله محمودی