زمین

زمین را دوست بداریم

زمین

زمین را دوست بداریم

سلام خوش آمدید

۳ مطلب در آبان ۱۴۰۴ ثبت شده است

در ژرفای مستند «دختر چشمه»، یکی از آثار شاخص مجموعه‌ی درخشان «دیار رنگین»، صدای آب نه پژواکی از طبیعت، بلکه آوای جان انسان‌هایی‌ست آکنده از حکمت و عشق.

این اثر باشکوه، تماشاگر را به کشف رازهایی می‌برد که در دل چشمه‌ها نهفته‌اند؛ رازهایی که با گذر فصل‌ها، با شادی و اندوه، با عشق و دلدادگی، رنگ می‌گیرند و به نغمه درمی‌آیند.

امرالله محمودی، با نگاهی ژرف‌اندیش و شاعرانه، چشمه را نه منبعی برای آب، بلکه آیینه‌ای از روح جمعی مردمان بختیاری می‌بیند؛ جایی که زنان و دختران بختیاری، با جامه‌های رنگین، تنها آب را به خانه نمی‌بردند، بلکه امید، زیبایی و پیوند جاودان انسان و طبیعت را در بطن زندگی جاری می‌کردند.

در این روایت تصویری، سرشار از ظرافت و خلاقیت، مستندساز با نگاهی فلسفی و معناگرا، پلی می‌سازد میان دیروز، امروز و فردا تا به یادمان آورد که در شتاب بی‌امان پیشرفت، مبادا صدای طبیعت را از یاد ببریم؛ چرا که با خاموشی آن، پژواک هستی ما نیز به خاموشی و فراموشی خواهد رفت.

«دختر چشمه» دعوتی‌ست به تأمل،

به بازگشت به سرچشمه‌های روشنایی،

به شنیدن صدای آب،

و به درک این حقیقت که شاید نجات فردا، در فهم ژرف امروز از دیروز نهفته باشد.

  • امرالله محمودی

شکوه کوه

در ژرفای زاگرس، آن‌جا که کوه‌ها چون ستون‌های جاودانه تاریخ و فرهنگ ایستاده‌اند، مستند «شکوه کوه» از مجموعه‌ی «دیار رنگین» پرده از پیوندی ژرف و شاعرانه میان انسان و طبیعت برمی‌دارد.

این اثر، با نگاهی خلاقانه و اندیشمندانه، روایت‌گر سرچشمه‌های تمدن ایرانی در دل کوهستان‌های چهارمحال و بختیاری است؛ جایی که زردکوه افسانه‌ای، کارون خروشان و دشت‌های زرخیز خوزستان، از هزاران سال پیش بستر زندگی، فرهنگ و باور را در آغوش خویش پرورده‌اند.

در فرهنگ بختیاری، کوه‌ها تنها توده‌هایی از سنگ و خاک نیستند؛ آنان جان دارند، سخن می‌گویند و نغمه‌سرای پایداری و شکوه‌اند. در ترانه‌ها و مثل‌ها، در روایت‌های شفاهی و در نجواهای شبانان، صدای کوه پژواک زندگی است؛ نماد شکیبایی، سخاوت و آزادگی.

عشایر بختیاری، با زیست اصیل و بی‌پیرایه خویش، روح زنده‌ی کوه‌ها در زمانه‌ی ما هستند؛ مردمانی که هر گامشان بر خاک، پژواکی از هزاران سال کوچ و زیستن در آغوش زمین است.

در روزگاری که انسان از طبیعت فاصله می‌گیرد، «شکوه کوه» یادآور می‌شود که بازگشت به ریشه‌ها، بازگشت به کوه، بازگشت به زندگی است.

این اثر فاخر به قلم و نگاه هنرمندانه‌ی امرالله محمودی، مستندساز، پژوهشگر و راوی فرهنگ بختیاری، آفریده شده است؛ اثری که نه‌تنها تصویری جاودانه از طبیعت، بلکه تجلی‌گاه فرهنگ، تاریخ و روح زاگرس در گذر زمان است.

  • امرالله محمودی

در سپیده‌دمی بی‌نام، آنگاه که زمان در خواب نخستین خود نفس می‌کشید، نوری لرزان از ژرفای خاک برخاست و با اشک زمین درآمیخت. از آن پیوند مقدس، انسان زاده شد؛ از اشک و از خاکستر، از سوز و از سرود.  

«اشک و خاکستر» بازگشت به همان لحظه‌ی ازلی‌ست؛ به آن دم آغازین که آتش، اندیشه را زاد و درد، معنا را آفرید.  

در این روایت، واژه‌ها بوی سنگ و خون می‌دهند، اما در ژرفای‌شان نوری جاودان می‌تپد.  

آگیل، مردی برخاسته از خاک، و ناروا، بانوی سرزمین روشنایی و راز، دو چهره‌ی ازلی انسان‌اند: یکی در جستجوی معنا و دیگری در پی عشقی ابدی.

در نبرد میان مرگ و زندگی، در آغوش تاریکی و شعله، سرنوشت بشر بر صخره‌های خاموش رقم می‌خورد؛ صخره‌هایی که هنوز پژواک نخستین گریه‌ی انسان را در خود نگاه داشته‌اند.  

اینجا مرز هستی و نیستی است؛  

جایی که اشک، آتش را می‌شکند و آتش، از دل خاکستر، حیات می‌رویاند.  

ناله‌ی مارگزیده‌ای در غار، زوزه‌ی گرگان سپید بر فراز قله‌ها، خشم آتشین کوه‌های سترگ و باران سیاه اندوه بر چهره‌ی زمین، همه سرودی واحدند؛ آوازی برای انسان که از دل رنج، راهی به سوی نور می‌گشاید.  

«اشک و خاکستر» نه تنها داستانی از عصر سنگ، که آیینی‌ست برای بیان راز جاودانه‌ی زندگی؛ یادآوری آن‌که آتش هرچند می‌سوزاند و می‌گدازد، اما روشنی‌اش میراثی ماندگار در جان آدمی‌ست.  

و انسان، در هر عصر و در هر خاک، همواره از دل سوختن، دوباره زاده می‌شود.  

و این سرود، با قلم «امرالله محمودی»، مسافر زمان و روایتگر جهان افسانه‌ها و اسطوره‌ها، همچون شعله‌ای در دل تاریکی، راه خویش را به سوی شکوه و جاودانگی می‌گشاید.

  • امرالله محمودی
زمین

مهر زمین نشانه‌ای آشکار از مهربانی خداوندگار یکتاست، بیایید با زمین دوست باشیم.
نویسنده وبلاگ: امرالله محمودی